یکسری حرف های نگفته

حرف های کسی که فکر می کنه خیلی خوشبخته

یکسری حرف های نگفته

حرف های کسی که فکر می کنه خیلی خوشبخته

برای خدا!

سلام خدا جون...

چقدر دلم برات تنگ شده بود و دوست داشتم باهات حرف بزنم..نمی شد تو هم جواب من رو بدی و باهام حرف بزنی؟می دونی دیروز داشتم به این فکر می کردم کاشکه می تونستی سالی یک بار با همه ی مردم زمین حداقل 15 دقیقه حرف بزنی...اگه این جوری بود خود من همه ی سال می نشستم منتظر اون 15 دقیقه ای که نوبتم...

خدا جون می دونی چی بهت می گفتم؟می گفتم ببخشید...ببخشید بابت همه ی نا شکریام

 تو این همه بهم چیز های خوب دادی و من هیییییچی!آخه مگه می شه؟شده دیگه...می دونم خیلی بنده ی بدیم...می دونم خیلی اذیتت کردم بابت اون همه چیز های خوبی که بهم دادی برات هیچ کاری نکردم...نه برای تو ونه برای هیچ کدوم از بنده هات...خدا جون من خیلی بد بودم..دوست دارم خوب بشم... دوست دارم همه ی حرف هایی که زدی رو گوش کنم...ولی خوب نمی شه به خدا...یکم سخته می دونم..آره می دونم ما کلی کار های سخت تر رو انجام می دیم...همیشه می گفتم این چیز ها اصلا مهم نیست مهم اینه که آدم قلبش با خدا باشه...خدا جون تمام این مدت زندگیم با تمام وجودم ازت خیلی چیز ها رو خواستم تو هم تک تکشون رو بهم دادی..آخ که توچقدر مهربونی....اما من چی؟منم باید یه جوری ازت تشکر می کردم!به یادت بودم همیشه همیشه وقتی به چیز هایی که خواستم می رسیدم به یادت بودم به یاد لحظه ای که ازت اون چیز و خواسته بودم...ولی احساس می کنم کافی نبود...هیچ وقت خودم رو برای شب های قدرت آماده نمی کردم...همیشه منتظر بودم یه چیزی بشه و تا صبح بیدار بمونم و تو هیچ وقت نمی ذاشتی من این شبا رو از دست بدم...اما امسال خودم آماده شدم ازت می خوام کمکم کنی...کمکم کنی (نمی گم دوباره چون هیچ دفعه ی اولی نبوده...)به حرفات گوش کنم ...به صبرت احترام بذارم ...

خدایا تو بهترینی...بهترینی که غیر قابل مقایسست....بهترینی که من دارم....بهترینی که بهم اجازه میده حس کنم خوشبختم...خدایا الان یه دفعه بی خودی  ازت ناراحت شدم...شاید هم به خاطر همین اومدم این پست رو بزارم تا از دلت در بیاد..ببخش من رو ...می گن از بزرگ ترین گناه ها اینه که نا امید بشیم از بخشیده شدن...پس من می خوام همه ی این خوشبختی ها رو داشته باشم و نگهشون دارم فقط یه چیز اضافه می خوام...یکم نزدیک تر بشم...احساس می کنم دور شدم تازگی ها...این دوری رو ماه رمضون خیلی قشنگ فهمیدم...

.................................................................................................................

پی نوشت:هیچ چی!

.......................................................................................................

پی نوشت 2:ساناز جان جای نظرت رو درست کردم...:)




بعدا نوشت:التماس دعا...