یکسری حرف های نگفته

حرف های کسی که فکر می کنه خیلی خوشبخته

یکسری حرف های نگفته

حرف های کسی که فکر می کنه خیلی خوشبخته

سلامی 2باره!

سلام!!  

 

بعد از یه مدت کوتاه(طولانی!) 

 

به یه دلیل کوچیک(نسبتا کوچیک، رو به بزرگ) 

 

غیبت داشتم!!مرسی از خیلی از دوستان که هی میومدن می گفتن زنده ای؟؟؟؟مرده ای؟؟چه میکنی؟؟؟ 

اینجانب اعلام میدارم فعلا به زندگی زیبا(خسته کننده ی)خود ادامه میدهم و تصمیم گرفتم دوباره آپ کنم.  

و طی یک عمل جالب تمام نظرات این مدت را پاک کردم!!!!!!!(ببخشید!)

حال فکر کنم باز هم مجبور به خواندن مطالب من باشید...البته تصمیم گرفتم یه ذره سبک نوشتم رو عوض کنم ....به هر حال دوباره آمدم و  چه خوش آمدم! 

 

میگید از چی بگم ؟؟؟؟از این مدتی که نبودم؟؟خیلی گفتن نداره یه مدتش اصلا دپ بودم بعدشم که به دنبال همون دپی تا مدتی خود را از اینترنت {...}محروم کردم!ولی باز پا به دنیای مجازی گذاشتم .. 

بچه ها تازگی ها یه کتابی به دستم رسیده به نام (راز) فکر کنم بیشترتون اسم این کتاب رو شنیده باشید یا اسم فیلمی به همین نام رو ...آخه یه فیلم هم با همین موضوع ساخته شده.. 

موضوعشم راجع به اینه که هر چی بخواین می تونید به دست بیارید و از این جور چیزا ... 

خیلی خوب می شد اگه شما هم نظرتون رو راجع به این نظر ها بگید ..یعنی من هنوز نمی تونم با این قانون کنار بیام ولی خیلی خوب میشه نظرتون رو بگید... 

 


 

پی نوشت 1:سخنان در پرانتز درست تر هستند!!به آن ها اطمینان کنید! 

 

پی نوشت 2: هرگز چیزی را که به آن علم نداری پیروی مکن!(این جمله ی صفحه ی اول همشهری جوان بود)

  

پی نوشت 3:تازگی ها کتاب و فیلم زیاد خوندم خیلی دوست دارم بعدا راجع به شون حرف بزنم 

 

انشا ا.. به زودی 

پی نوشت 3:چرا این قدر پی نوشتام کم شد؟؟!!!!! 

 

فعلا!

نظرات 15 + ارسال نظر
کودک دو ساله چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:31 ق.ظ

هه هه...خب تقصیر خودته...جو گیری خیلی چیزه بدیه...گرفت...خدارو شکر ولت کرد...
بیشتر بنویسی سره حال میای و تازه متوجه میشی که هیچ کس و ! هیچ چیزی نمیتونه باعث شه که آدم خوشو گول بزنه و از تفریحاش صرف نظر کنه!
چه نظر حرفه ای شدااا
شاد باشی!
هام هام!

سلام!!

تقصیر منه؟؟:( آره خوب راست می گی شاید

وای آره ...باشه از این به بعد تند تند آپ می کنم..

آره هیچ چیز..منم اینو تازه فهمیدم..

شما همیشه نظر حرفه ای می دی...!!!

فرزاد چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ب.ظ http://close.blogsky.com/

سلام و درود

برگشتتون رو تبریک میگم...

من هم تا همین دو سه روز پیش مثل شما وبلاگ نویسی میکردم

اما خوب...

من شما رو لینک میکنم وبلاگتون رو دوست داشتم

مرسی که سر زدید

دریا دل باشید

سلام

بسیار ممنون!!

یعنی دیگه وبلاگ نویسی نمی کنید؟؟؟برای چی؟

این خوبش معنی داشتا!

خوشحالم که از این جا خوشتون اومد منم شما رو لینک می کنم الان!

نوید پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ق.ظ http://lawbreaker.bloogsky.com

سلام دوست خوبم اول بگم ممنونم از اینکه امدی .
در مورد راز بهت بگم، درسته نیتونی باهاش کنار بیای ، اما باور کن درسته ، باور کن فوق العاده درسته . خیلی عجیب به نظر میاد اما .... نمی دونم کتاب رو تا اخر بخون خودت به نتیجه میرسی . دنیای عجیبیه. در مورد این راز و این قانون خارق العاده الان یک پست دادم .

سلام!خواهش میکنم!ای بابا این حرفا چیه؟؟:)

البته الان یه چند بار امتحانش کردم...جواب داد!!!خیلی جالب بود...فکر کنم دارم به باورش نزدیک می شم

واقعا!من همین الان میام....

نوید پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:02 ق.ظ

>> حرف های کسی که فکر می کنه خیلی خوشبخته
نمی دونم قبلا گفتم یا نه ولی خیلی از این اسم وبلاگت خوشم میاد همین دیگه

واقعا؟؟!!!چه جالب!
فکر کنم قشنگ ترین جاش اینه که میگه فکر می کنه!یعنی همین کافیه برای خوشبختی!

مهیار پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:27 ب.ظ http://www.gogolimagholi.blogsky.com

ممنون که بلاگ من سر زدید من اومدم واسه تلافی فعلا بای

!!!!!

بهاره شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:57 ق.ظ http://asheghe-bimashoogh.blogsky.com

سلام خوب هستید؟مرسی از اینکه به وبلاگم سر زدید.بعد از ۵ ماه وبلاگ نویسی در بلاگفا اومدم اینجا.البته خودم اینجا را خیلی دوست دارم.البته سخت واسم تموم میشه که از صفر شروع کنم.شما بگید چکار کنم؟تو بلاگفا که بودم واسه هر پستم ۴۰ ۵۰ نفر می یومدند اما حالا تو غربت افتادم.باهاشون قطع رابطه کردم.البته شاید موقتی.بلاگفا همه چیز ما را میخواست فاش بکنه.
اینم ادرس اون یکیشون:
www.patoghe-ashegh.blogfa.com

سلام!!

ای بابا!حالا میام تو بلاگت الان می نظرم...من نسبتا این جا رو بیشتر دوست دارم....ولی اشکال نداره...کم کم این حس غربتت از بین میره!
فاش بکنه؟؟!!!

بهاره شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:34 ب.ظ

سلام.فعلا قطع رابطه کردم.تازه اسباب کشی وبلاگی هم به این سادگی ها نیست.برم آرشیو قبلیم را بیارم اینجا.
شما برید بلاگفا موضوع را می فهمید چیه.
فدا بلاگ اسکای بشم.کاش زودتر می اومدم اینجا.
یه روزی وبلاگم پاتوق عاشق بود ولی الان پاتوق نفرته.باید برم کسایی که باهام خوب بودند را صدا کنم.

سلام...
چرا آخه؟؟آره ولی فکر کنم حالا که اومدی بلاگ اسکای خیلی سخت این کار!آره رفتم ...

چرا بابا وبلاگت که خیلی قشنگ بود!!!؟؟؟امیدوارم همه کسایی که باهات خوب نبودن رو زود زود فراموش کنی...

نسیم شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:46 ب.ظ http://margbar.blogsky.com

سلام خانمی جون
ممنون که اومدی
منم یه مدت تقریبا طولانی نبودم
خوشحالم تو هم دوباره برگشتی
موفق باشی عزیزم

سلام

خواهش...

ا...چی شده..مد شده هی نمیان میان نمیان میان!!!اصلا حالش به همینه!!!:)
ممنون!

سحر شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.shahreshab.blogsky.com

سلام
امیدوارم همیشه سفرای خوب بری و زیاد اپ بشی!

ناشناس شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:38 ب.ظ http://unsaids.blogsky.com

سلام.
این پستتون رو خوندم.
ایشالا بعدا بقیشون رو هم می خونم.
در مورد کتاب راز،
آره، این قوانینی که می گه تقریبا درسته.
انسان قدرت هایی داره خودش که از خیلی هاش بی خبره.

موفق باشید

سلام...

ایشاا... پست جدید بخونید به زودی البته

آره خدایی درسته منم یه چند بار امتحان کردم...واقعا جواب داد...

ممنون!

سحر شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.shahreshab.blogsky.com

سلام
ممنون که بازم بهم سر زدی.خوشحال شدم.این داستان برای یه ادم واقعی نوشته شده و پایانش باید این باشه.

سلام!

خواهش...

چه پایان تلخی بود ...ولی میشد بهتر هم باشه نه...الان میام وبت میگم چه جوری میشه خوب تموم شه!

سحر یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.shahreshab.blogsky.com

خوندم نظرتو
اما ماجرا اینه که همینجوری تموم شد.همینجوریم شرو شد تقریبا
با عشق یه طرفه ی یه دختر نوازنده.
www.adamiazjensehava.mihanblog.com
اینجارو ببین.حقیقت ماجرا داستان منه.

ممنون

چقدر بد شروع شد..ولی بازم سر حرفم هستم می شد خوب تموم شه...نه؟

موج یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ق.ظ http://dolaat.blogsky.com


سلام خانومی

بهد ازاین همه مدت من تازه شمارو پیدا کردم...نمی خوای بهم تبزیک بگی؟؟؟

این شعر ازهمشهریمه(سهراب سپهری)

به توتقدیمشمی کنم:

صدا کن مرا

صدای توزیباست

صذای تو سبزینه ی ان گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می روید

به وبلاگم سر بزن

پیشاپیش ازنگاه زیبات ممنون...

درپناه حق...

سلام!خیلی خوش اومدین...

میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیرید تازست...ولی خوش آمد میگم حضورتون رو!

واو......همشهری جوان یعنی؟؟من هم همشهری رو دوست دارم و هم فوق العاده شعر های سهراب رو...به هرحال بهترین چیزی بود که

می تونستین تقدیم کنین...ممنون!

حتما میام الان...

موج یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:02 ق.ظ http://dolaat.blogsky.com

بازم سلام

اینو یادم رفت

من کتاب راز رو خوندم

همش تکرار یه جملش...اگه میخواییه چیزو در دنیایه بیرون داشته باشی...باید اول دردنیایه درونت واسش جا بازکنی

در پناه حق...

سلام!

واقعا...قبولش دارید نه؟

وای که چقدر دنیای درون ما آدم ها شلوغ!!!!

مهرگان یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:56 ب.ظ

سلام عزیزم
من وبلاگم رو تازه درست کردم و چندان چیزی از وبلاگ سر در نمی یارم و رشته معماری هستم از اینکه نظر دادی ممنونم ولی واسه وبلاگ بعدیم حتما بهت خبر می دم . حتما بهتر از این میشه .

سلام!

مبارک باشه!
بابا من که هنوز وارد دانشگاه هم نشدم....شکسته نفسی می فرمایید!

یعنی می خوای این جا رو ول کنی؟؟ای بابا...باشه....ولی حتما خبر کن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد