-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 فروردینماه سال 1390 20:39
-
و این شب ها!!
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1388 19:12
.سلام... چه روز های جالبی بودن این چند رو ز! روز اول: الو.... الو... سلام خوبستین ... خوبی مریم ؟ مرسی ممنون شما خوبستین؟ مرسی...ببین من ساعت 10 دم خونتونم خوب ؟ آره دیگه .. پس 10 زنگ بزنید من بیام پایین... ساعت 10 تا(10:15)تقریبا تو راه بودیم حرف زدیم ... صدای رادیو رو تا ته بلند کرد ... نمی دونستم چی بگم کم کنه دوسش...
-
برای خدا!
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1388 18:50
سلام خدا جون... چقدر دلم برات تنگ شده بود و دوست داشتم باهات حرف بزنم..نمی شد تو هم جواب من رو بدی و باهام حرف بزنی؟می دونی دیروز داشتم به این فکر می کردم کاشکه می تونستی سالی یک بار با همه ی مردم زمین حداقل 15 دقیقه حرف بزنی...اگه این جوری بود خود من همه ی سال می نشستم منتظر اون 15 دقیقه ای که نوبتم... خدا جون می...
-
اصفهان...
پنجشنبه 12 شهریورماه سال 1388 17:22
سلااااااااااااااااااااااااام.....سلام..سلام این دفعه می خوام یه سفر نامه بنویسم تو مایه های تایلند البته یکم بهتر و همراه باعکس! جمعه صبح حدود 9 صبح حرکت کردیم من همیشه از این جغرافی بدم می اومد ولی تازه فهمیدم چقدر کاربرد داره! این داداش من هر وقت پیاده می شدیم دوباره می خواستیم سوار شیم با توجه به ساعت و مسیر می رفت...
-
مهربونی۲!!!
سهشنبه 3 شهریورماه سال 1388 21:55
سلام... خوبین خوشین سلامتین؟ من نمی دونم چرا هر وقت می خوام آپ کنم این قدر دیر این کار رو میکنم!!؟؟ اومدم یه ذره حرف های دلم رو بزنم و این که یه یادی از وبم بکنم یه وقت نپوسه بیچاره:) بالاخره تابلویی که دنبالش بودم رو پیدا کردم اینم عکسش(فقط ببخشید نورپردازیش خوب نبود) خبرای خوب این مدت زیاد بهم رسید و البته یه اتفاق...
-
برای ماندگاری ۱
جمعه 23 مردادماه سال 1388 15:27
سلام.... خیلی وقت بود ننوشته بودم دلم برای نوشتن تو این وب تنگیده بود ولی خوب علت اصلیش برای اولین بار این بود که (چی بنویسم؟) بعد یادم اومد چند روز پیش دختر خالم اومد خونمون خیلی باحال بود!!(و شیطون البته!) خاطره و تجربه ی جالبی بود باهم رفتیم استخر هیچ کس نیومد فقط خودمون بودیم از خودم نا امید شدم...چه انرژی...
-
هوس شمال کردمممممممم......
شنبه 10 مردادماه سال 1388 21:52
سلام... اول از همه از نظرات قشنگ همتون متشکرم!!اگر هم گاهی وقت نکردم بیام تو وبتون سر بزنم معذرت می خوام ولی من همین جا هم نظرات همه رو جواب میدم J بالاخره اسباب کشی کردیم ..نمی دونم ولی فکر کنم هیچ کاری سخت تر از جابجایی نیست..کلا جابجایی هر چیزی تو این دنیا سخت...کلا به نظرم خیلی کار مسخره ایه یه عده خودشون رو می...
-
تحلیل...
دوشنبه 5 مردادماه سال 1388 23:07
سلام!!خوبین؟خوشین؟سلامتین؟ میگم من می خوام این دفعه پراکنده بنویسم...شما هم اگه خواستین همین جوری پراکنده نظرتون رو بدید...کلا بی نظمی خیلی حال میده... زندگی چه قدر جالب نه؟؟؟جالب تر از ...نمی دونم ولی جالب دیگه....می دونید از کی اینو فهمیدم..از وقتی این کتابرو خوندم..... The secret) ) میدونید حالا چرا میگم جالب...
-
سلامی 2باره!
سهشنبه 30 تیرماه سال 1388 19:13
سلام!! بعد از یه مدت کوتاه(طولانی!) به یه دلیل کوچیک(نسبتا کوچیک، رو به بزرگ) غیبت داشتم!!مرسی از خیلی از دوستان که هی میومدن می گفتن زنده ای؟؟؟؟مرده ای؟؟چه میکنی؟؟؟ اینجانب اعلام میدارم فعلا به زندگی زیبا(خسته کننده ی)خود ادامه میدهم و تصمیم گرفتم دوباره آپ کنم. و طی یک عمل جالب تمام نظرات این مدت را پاک...
-
تایلند!!!
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 16:09
یه مدت بود به خودم می گفتم خانمی زشته خجالت بکش چرا آپ نمی کنی؟ به هر حال این بار اومدم که بترکونم... خوب چه خبر عیدتون مبارک....چی کارا کردید عید؟ این عید برای من که خیلی متفاوت بود....اصلا یه جور دیگه بود... تعطیلات رو رفتم تایلند...جالب بود..می دونید خیلی هم عجیب بود....خیلی از فرهنگاشون خیلی از کاراشون.. خوب من یه...
-
مبااااااااااااااارک!!!
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 18:53
عید همتون مبارک!!!!
-
دلم گرفتههههههههههههههه!!!!!!!!
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 21:41
سلام... خیلی وقت بود آپ نکرده بودم نه؟؟ نشد دیگه... رفته بودم نمک آب رود یه سورتمه گذاشته خیلی جالب.....اگه رفتیین حتما یه سر بزنید تو این مدت شاید یه اتفاق هایی تو زندگیم باعث شد به حوشبختیم شک کنم ...شک کنم که خدا دوسم داره ..شک کنم به این که میتونم از زندگیم لذت ببرم... واقعا کار سختی...ولی بعدش همه چی به حالت اولش...
-
چرا؟؟؟؟
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1387 20:03
سلام...خوبین؟چه خبر؟ برای من که اتفاق خاصی نیوفتاده...نمی دونم شایدم افتاده من نمی دونم...آره...حتما افتاده..چون لحظه لحظه ی زندگی ما یه معجزه است...نه؟ پس چرا از این معجزه نهایت استفاده رو نکنیم...خیلی ها به من می گن چی شده که احساس می کنی خوشبختی... می گم.... چون معنیه خوشبختی رو می دونم....خوشبختی یعنی زندی یعنی...
-
مهربونی!!!!!!
پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1387 14:46
سلام...خوبین چه خبر...؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سلامتی...خبرای خووووووووووب...کارنامه رو هم دادن...!!!!!!!!!!!!!خوب بود راضی بودم...تو کلاس دوم شدممممممم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یه خبر دیگه فردا تولد داداشمه...نمی دونم براش چی بخرم...چقدر کادو خریدن برای مردا سخته!! خوب داشتم فکر می کردم این دفعه راجع به چی آپ کنم....فکر کردم مهربانی...
-
حمایت از فلسطین...
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 21:09
سلام دوستای عزیز شبکه سی ان ان طی یک نظر سنجی قصد مشروعیت بخشیدن به جنایات اسرائیل غاصب را دارد . و حالا نوبت ماست که با رای خودمان در این نظرسنجی جنایات این رژیم شیطانی را محکوم کنیم و از مردم بی دفاع فلسطین حمایت کنیم . برای شرکت در این نظرسنجی به آدرس زیر بروید و برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین روی پرچم این کشور...
-
زندگی...
پنجشنبه 26 دیماه سال 1387 21:06
گا هی بعضی مشکلات باعث میشه که آدم یادش بره که چقدر خوشبخته ..... و همان موقع است که زندگی هم به هدر می رود...
-
زندگی!!!!!!
سهشنبه 24 دیماه سال 1387 16:30
سلااام...خوبین؟خوشین؟سلامتین؟چه خبرا؟ بالاخره تونستم آپ کنم... . این مدت ایام امتحان هاست و وقت برای نوشتن کم....!!! این روز ها هم اتفاق جالبی نیوفتادکه بگم....ولی یه نفر رو دیدم که می گفتن مثل این که افسردس....اولش فکر کردم چون با ما فرق داره بهش می گن افسرده ولی وقتی دیدمش یه جورهایی احساس کردم خوشحال نیست....نمی...
-
..وقت...
دوشنبه 23 دیماه سال 1387 15:58
سلااام....خوبین ؟خوشین؟ من خیلی دوست داشتم دوباره بنویسم..کلی هم موضوع توذهنمه...ولی حتما می نویسم... به زودی ار وقتی پیدا کنم...
-
.....
چهارشنبه 18 دیماه سال 1387 17:43
سلام.... دیشب رفته بودم عزاداری یه نفر داشت سخنرانی می کرد ...پیش خودم گفتم اگر کسی وصل نباشه ـمثل خود من ـ اصلا به این حرفا گوش نمی ده.... همینجور که داشت حرف میزد به این فکر کردم که خدا چقدر مهربونه ...چقدر بنده هاشو دوست داره...و ما چقدر در حقش بد کردیم و میکنیم... داشتم به این فکر می کردم که این همه آدم که این جا...
-
انتظار......!!!!!!!!!
سهشنبه 17 دیماه سال 1387 21:48
سلام...تا دقایقی دیگر...شایدم ساعاتی دیگر..نه نه ..اصلا روز هایی دیگر یه پست جدد می زارم.
-
برای شروع......
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 21:14
سلام.... خوبین همه ؟چه خبرا؟ منم خوبم همه چی خوبه به همه شهادت امام حسین و یارانشون رو تسلیت می گم ... من این وبلاگ رو باز کردم تا اتفاقا ی روزمرم رو توش بنویسم گاهی هم ممکنه مطالب دیگری هم توش ببینید..... مثل شعر،فلسفه،داستانک،جوک،طنز،کاریکاتوروخیلی چیز های دیگه... اینم برای اولین پستم گذاشتم....با نظراتتون خوشحالم...
-
سلام
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 15:25
1. سلاااااااااااام 2.میگن همه ی کارها رو با نام خدا شروع کنید منم حرفامو با نام خدا شروع می کنم.. "بسم الله الرحمن الرحیم"